loading...

کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

بازدید : 586
سه شنبه 12 اسفند 1398 زمان : 9:43
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کودکانه هایم تمامی ندارد

دختر کُرد (که همنام خودم بودم)، تند و تند سر مبلها را می‌گرفت و به بابا کمک میکرد تا آنها را در ماشین بگذارد. وقتی من جلو می‌رفتم تا کمکشان کنم می‌گفت: "شما با چادرید نمیتونید. خودم کمک می‌کنم." بعدا مامان گفت: "میخواستم به دختره بگم این لوسه! چادرم سرش نباشه نمیتونه!"😅🤦‍♀️

موافقین ۹ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۱۱

شارمین امیریان

بازدید : 658
دوشنبه 11 اسفند 1398 زمان : 12:33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کودکانه هایم تمامی ندارد

امروز اولین درآمد از کاری را به دست آوردم که صفر تا صدش مال خود خود خودم است و هیچ آقا بالا سر و رییسی ندارم و در واقع خودم آقا بالا سر و رییس بقیه ام! و بابت آن، به اندازه ۱۰_۱۱ سال پیش، که اولین حقوقم را گرفتم، خوشحالم (شاید هم بیشتر).

خدایا شکرت 😍

لذت تماشای این کلیپرا به عنوان شیرینی اولین درآمدم پذیرا باشید 😍

موافقین ۹ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۱۰

شارمین امیریان

بازدید : 419
يکشنبه 10 اسفند 1398 زمان : 15:46
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کودکانه هایم تمامی ندارد

در گردش چشم تو گُمم، باور کن!

انگشت نمای مردُمم، باور کن!

عشق تو شیوع کرده در شهرِ دلم

چشمت کرونا و من قمم، باور کن!

#سیدعلی_نقیب

🌸🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸

باید پس از این فرارِ معکوس کنم

جای رؤسا تکیه به ویروس کنم

مأیوس از آینده‌ام و می‌خواهم

هرکس کرونا گرفته را بوس کنم!

#شروین_سلیمانی

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

دستان پر از محبتت ما را کشت

آغوش پر از حرارتت ما را کشت

این‌ها به کنار، چشم بادامی‌من

تست کرونای مثبتت ما را کشت !

#سعید_بیابانکی

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

لازم شده واکسینه کنم این دل را

خالی ز غم و کینه کنم این دل را

تا پخش نگردد کرونای عشقت

باید که قرنطینه کنم این دل را

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

هرکس که خودش را به غرض لوس کند

این خانه‌ی ما را پر ویروس کند

ای کاش به قم سفر نماید آنجا

یک عالم چینی دو لبش بوس کند👄

#محمدجعفر_ورزی

بازدید : 689
شنبه 9 اسفند 1398 زمان : 19:09
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کودکانه هایم تمامی ندارد
پاسخ:

مثل یک کودک بد خواب که بازیچه شده

خسته ام خسته تر از آنکه بگویم چه شده

در خیالات بهم ریخته ى دور و برم

خیره بر هر چه شدم خاطره اى زد به سرم

مى روم چشم ترم را به زیارت ببرم

تا از آن چشم نظر باز شکایت ببرم

ناممان منتسبش بود نمیدانستیم

جانمان در طلبش بود نمیدانستیم

خبر آمد همه جا شعر تو را میخواند

شعرمان ورد لبش بود نمیدانستیم

قول دادم برود از غزل آتى من

لطف کن حرف نزن قلب خیالاتى من

مشکلت با من و احوال پریشانم چیست ؟

قلب من تند نرو صبرکن آرام بایست

نفسم را به هواى نفسى تازه بگیر

قد عاشق شدنم را خودت اندازه بگیر

بخدا هیچ کسى مثل من آزرده نشد

مثل لب‌هاى تو انقدر ترک خورده نشد

هیچ کس مثل من از دست خودش شاکى نیست

از همین فاصله برگرد تو هم باکى نیست

فرق دارد دل من با دل تو عالمشان

در دهانم پر حرف است نمى گویمشان

به خودم سیلى سرخى زدم و دم نزدم

آن زمان که همه فریاد زدند از غم شان

پشت وابستگى ام هست دلیلى که نپرس

منم و تجربه ى طعم اصیلى که نپرس

حرف دل را که نباید بگذارى آخر

این چه چشمان شروریست که دارى آخر ؟

چشم تو روى من غم زده شمشیر کشید

قلب من یاد تو افتاد فقط تیر کشید

حمله ى قرنیه‌ها را نپذیرم چه کنم ؟

من اگر دست تو را سخت نگیرم چه کنم ؟

هر چه من مى کشم از این دل نامرد من است

این غزل‌ها همگى گوشه اى از درد من است

#سید_تقی_سیدی

بازدید : 1156
جمعه 8 اسفند 1398 زمان : 3:25
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کودکانه هایم تمامی ندارد

نوار قلبم را که دادند دستم حس خاصی بهم دست داد؛ کلی نگاهش کردم و با خودم گفتم این خطها یک روز صاف میشوند، صاف صاف؛ اصلا انگار نه انگار که زمانی ریتم به این منظمی‌و زیبایی داشته اند. 😒

بعد فکر کردم: ولی جداً عجب ریتم منظمی! چقدر جذاب! این تپشهای قلب من است! 😍

و بعد فکری از جنس متفاوت: این مربوط به مهجورترین بخش زندگی من است! 😐

وقتی آقای دکتر نوار قلبم را نگاه میکرد، احساس میکردم یک نفر دارد بخش مرموز و پوشیده و سری وجودم را نگاه می‌کند و طوری به او زل زده بودم که یک لحظه سرش را بلند کرد و با تعجب نگاهم کرد! من هم بی اختیار لبخند تحویلش دادم! 😊 و او دوباره سرش را زیر انداخت و به کارش ادامه داد😐😂

+ شاعر عنوان: سید تقی سیدی

موافقین ۷ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۰۷

شارمین امیریان

بازدید : 551
چهارشنبه 6 اسفند 1398 زمان : 12:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کودکانه هایم تمامی ندارد

این که هر وقت زیر بار حادثه‌های دنیای خودم یا دنیای همه، کمر خم می‌کنم، به یادم می‌آوری یک نفر درونم هست که از رگ گردن به من نزدیکتر است و برای عبور از سختیها و اضطرابها، کافی است همه دلم را به او بسپارم، یعنی خود خود خوشبختی... خود خود آرامش...

چقدر خوبه که تو هستی

چقدر خوبه تو رو دارم

بازدید : 689
سه شنبه 5 اسفند 1398 زمان : 12:11
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کودکانه هایم تمامی ندارد

مراقب دنیای نوجوانهای دور و برتان باشید! دختر یا پسر، فرقی نمیکند؛ آنها بی اندازه لطیف و شکستنی هستند و دنیایشان به طرز عجیبی، جمع اضداد است. سردرگمیهایشان را بفهمید. بزرگ شدنی را که هنوز پر از کودکی است درک کنید. و نگرانیهایتان را با عشق ورزیدن به آنها نشان دهید نه با کنترل کردن و موعظه‌های طولانی. اگر بتوانید راهی برای ورود به دنیای پر رمز و رازشان پیدا کنید، خواهید دید که پشت آن همه طغیانگری،چه قدر معصومیت و نیاز هست. لطفا لطفا لطفا نگذارید این معصومیت و نیاز، پایشان را به دنیایی باز کند که هیچ سنخیتی با روح پاکشان ندارد...

+ شاعر عنوان: مرشد بروجنی

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۰۴

شارمین امیریان

بازدید : 629
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 17:36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کودکانه هایم تمامی ندارد

بعضی از فلاسفه بزرگ، مثل سن مارکوس اورلیوس آگوستین و ژان ژاک روسو، هر کدام کتابی دارند به اسم «اعترافات» که در واقع خودزندگینامه نوشت آنها است و واقعا هم اعترافات شرم آوری در بعضی از قسمتهایش دارند! البته که من فیلسوف نیستم ولی فکر می‌کنم به خاطر همه کتابهای فلسفه‌‌‌ای که خوانده ام و درس داده ام، حق دارم گوشه کوچکی از اعترافاتم را بنویسم که البته همان قدر که خودم از نظر «تفلسف!!!» به پای سن و ژان نمی‌رسم، اعترافاتم هم از نظر «شرم آوری» به پای آن دو، به خصوص سن مارکوس، نمی‌رسد!

در واقع من این روزها، پی به یکی از نچسب ترین اخلاقهایم برده ام و خب، با توجه به قدمت این اخلاق، و در این سن و سال، بعید است بتوانم تغییر چندانی در آن ایجاد کنم! برای نوشتن از این اخلاق نچسب، اول باید به یکی از اتفاقهای چند سال پیش اشاره کنم که این روزها هی توی ذهنم چرخ می‌خورد. زمانی سوء تفاهمی‌بین من و یکی از همکارهای صمیمی‌ام پیش آمد و من در برابر آن، به سکوت و رفتار سرد اکتفا کردم! تا این که یک روز خانم همکار، در حرف زدن از آن موضوع پیشقدم شد و سوءتفاهمها را برطرف کرد و در نهایت، جمله‌‌‌ای گفت که برایم شوک آور بود؛ گفت: «تو به راحتی اجازه می‌دهی هر کس دلش خواست کنارت بگذارد یا یک رابطه تمام شود! چون با کوچکترین ناراحتی، خودت را کنار می‌کشی.»

خب متاسفانه این یک واقعیت محض و البته نخواستنی است! من برای رابطه‌هایم، و برای حفظ کردن آدمهای زندگی ام، حتی عزیزترینشان (البته به جز اعضای خانواده ام)، هیچ کاری نمی‌کنم! مطلقا هیچ کاری! کافی است یک نفر بخواهد مرا کنار بگذارد و آن وقت خودم به سادگی کنار می‌روم! حتی یک وقتهایی پیش آمده است که شده ام مصداق «پیش از آنی که بخواهی از کنارت می‌روم/ تا بدانی عذر من را خواستن کار تو نیست.»!!! شاید آخرین باری که برای حفظ رابطه‌هایم و آدمهایی که دوستشان دارم، جنگیده ام، دوران دبیرستان بوده است که خودم را به آب و آتش زده ام تا با دوستان صمیمی‌ام در یک مدرسه و یک کلاس باشم.

برای من که همیشه به قدمت و کیفیت دوستیهایم افتخار کرده ام و رفیق بازترین فرد خانواده و شاید حتی فامیل هستم، این اعتراف سختی است: من هیچ وقت آدم ماندن و ساختن و جنگیدن برای آدمها و رابطه‌ها نبوده ام! بلکه همیشه، یا ایستاده ام و خراب شدن یک رابطه و از دست رفتن آدمهای زندگی ام را نگاه کرده ام یا بدتر از آن، همین که حس کرده ام یک ویرانی در راه است، گذاشته ام و رفته ام و اگر هم مانده ام، طلبکار آن دیگری بوده ام که باید به هر شکل ممکن همه بار مسوولیت را به دوش بکشد و مراقب رابطه باشد! (و به این ترتیب، من متخصص دق دادن آدمهایی که دوستم دارند، و حتی دوستشان دارم هستم!) آ ن هم منی که برای همه چیزهای دیگر، چیزهایی که مربوط به رابطه‌ها و آدمها نیست، به سختی جنگیده ام و فاتح مغرور اکثر جنگهایم بوده ام!

با این اعتراف، حس می‌کنم یک غریبه در من نشسته است، یک غریبه با ویژگی شرم آورش! غریبه‌‌‌ای که عادت کرده است به خودش بگوید که رفتن آدمها اهمیتی ندارد. حتی به خودش بگوید ناراحتی ات برای رفتن آدمها اهمیتی ندارد! که پابند هیچ کس هیچ کس هیچ کس نمی‌شود. که از بستگی و وابستگی و دلبستگی هراس دارد. که فکر می‌کند دوست داشتن آدمها، چیزی جز محدودیت نیست. که حوصله اش برای کنار آمدن با دیگران کم می‌آید. که برخلاف چیزی که همیشه فکر می‌کرده است، شاید روابطش سطحی و بی کیفیت است که به این راحتی از دست می‌رود و او هیچ کاری برایشان نمی‌کند. که تلاش برای ساختن یا بازسازی یک رابطه برایش از خواندن و فهمیدن هزار صفحه هگل و اسپینوزا سخت تر است. که فکر می‌کند رابطه‌‌‌ای که قرار است یک روز خراب شود، بهتر است از اول نباشد و حوصله نداشته باشد که بخواهد جاهایی از یک رابطه را که فروریخته است مرمت کند و آن قدر در این چیزها تنبل و بی انگیزه باشد، که تنهایی را به همه چیز ترجیح دهد و از آن به این شدت لذت ببرد!

دارم به این فکر می‌کنم که اعترافات این غریبه‌‌‌ای که در من نشسته است، هزار بار شرم آورتر از اعترافات ژان و حتی سن مارکوس است!!!

+ اتفاقهایی افتاده است که باعث شده من این ویژگی نخواستنی ام را روشن و صریح درک کنم؛ اما همه آنچه نوشتم مربوط به آن اتفاقها نیست. شاید آن اتفاقها فقط یک جرقه بودند.

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۰۳

شارمین امیریان

بازدید : 674
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 23:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کودکانه هایم تمامی ندارد
پاسخ:
اگه قرار باشه زیادی جوون نباشن به این معنی نیست که باید پیر و پاتال باشن. بین دو گروه سنی خیلی جوان و پیروپاتال گروه سنی دیگه‌‌‌ای هم وجود داره.

من نگفتم "همه شون" بی سواد و بیخودن. البته که صرف داشتن مدرک دکتری و ارشد حتی تو رشته علوم سیاسی و حقوق، دلیل بر صلاحیت کاندیداها نیست. در ضمن به تبلیغات دقت کرده باشی دیدی که هر کس هر تجربه و سمتی تا حالا داشته حتما نوشته. اگه ننوشته یا اون قدر معروف بوده که همه میشناسنش و میدونن چه سوابقی داره یا واقعا هیچ سابقه و تجربه‌‌‌ای ندارن.

درسته جوونا باید از یه جایی وارد کار بشن ولی مساله اینجاست که دقیقا از کجا؟ از مجلس؟؟؟ قبلش نباید یه سری سوابق کاری تو سطوح پایین تر داشته باشن؟؟؟ از دانشگاه دربیان وارد مجلس بشن؟!

بازدید : 456
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 23:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کودکانه هایم تمامی ندارد

همیشه بوده باورم، که با تو من برابرم

اگه قویه بازوهات، به جاش منم یه مادرم

+ با این که مادر نیستم، هر بار کلیپ این آهنگ رو میبینم، به اینجاش که میرسه یه بغض غرورآمیز تو گلوم حس می‌کنم 😍

++ چند تا استاتوس روز مادر گذاشته بودم. وقتی دیدم دخترعمو جان استاتوس گذاشته که "از تقویمی‌که روز مادر دارد متنفرم مگر نمیداند بعضیها مادر ندارند" همه را پاک کردم. 😔

+++ در مورد پست قضاوت هنوز منتظر نظراتتان هستم و خودم هم در اولین فرصت نظرم را می‌نویسم.

موافقین ۹ مخالفین ۰ ۹۸/۱۱/۲۶

شارمین امیریان

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 27
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 40
  • بازدید کننده امروز : 30
  • باردید دیروز : 2
  • بازدید کننده دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 58
  • بازدید ماه : 704
  • بازدید سال : 1462
  • بازدید کلی : 81897
  • کدهای اختصاصی